کد مطلب:106698 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:154

نامه 075-به معاویه











[صفحه 391]

از جمله نامه های امام (ع) در آغاز بیعت مردم با آن بزرگوار، آن را واقدی در كتاب جمل نقل كرده است: وفد: گروهی كه بر سلطان وارد شوند (از بنده ی خدا، علی، امیرمومنان به معاویه بن ابی سفیان: اما بعد عذر مرا در مورد خود و دوری كردنم را از شما، می دانی. به هر حال اتفاقی افتاد كه چاره ای از آن نبود (قتل عثمان) و جلوگیری از آن امكان نداشت، داستان طولانی و سخن فراوان است. رو گرداند آن كه رو گرداند و آمد آن كه آمد، بنابراین از كسانی كه نزد تو هستند بیعت بگیر، و خود نیز با گروهی از یارانت نزد من بیا). نخست امام (ع)، عذر خود را در مورد ایشان نزد خدای متعال بیان داشته، یعنی عذر خود را اظهار نموده است. توضیح آن كه كوشش خود را در نصیحت عثمان اولا، و در یاری بنی امیه نسبت به دفاع از وی ثانیا، و روی گردانی اش از ایشان پس از نومیدی از نصیحت پذیری عثمان و ناتوانی امام (ع) از یاری و دفاع از وی، تا این كه شد آنچه كه ناگزیر باید بشود، و جلوگیری از آن برایش غیرممكن بود. آنگاه می فرماید: داستان طولانی و سخن فراوان است: درباره ی سرگذشت امام و از طرف او حرف زیاد است. عبارت و قد ادبر... اقبل احتمال دارد (جمله خبریه باشد

) كه جهت اطلاع به معاویه آمده كه بعضی از مردم، مانند طلحه و زبیر و پیروانشان از وی رو گرداندند، و بعضی از مردم به او رو آوردند، و احتمال دارد كه جمله ی انشایی باشد یعنی كسانی در جمع روگردانان از من، و افرادی در گروه روآورندگان بر من وارد شدند. سپس او را امر كرده است تا از طرف وی از مردم بیعت بگیرد و نزد آن حضرت برود. و احتمال دارد كه ضمیر در عبارت: فیكم و عنكم، خطاب به معاویه و سایر مسلمانان از راه پرخاش و گله باشد، یعنی با این كه تو فهمیدی من عذر شما را پذیرفتم و گنهكاران شما را مجازات نكردم، و بر خطای شما چشم پوشیدم تا آنجا كه حوادثی چون خروج طلحه و زبیر و پیروانشان اتفاق افتاد و چاره ه ای هم جز وقوع آن حوادث نسبت به ایشان (یعنی قلع و قمع آنها) نبود و جلوگیری از آن هم ممكن نبود، و داستان درباره ی آن طولانی و سخن در مورد شبهه ی ایشان فراوان است. و رفتند آنهایی كه باید بروند یعنی این خروج كنندگان، و آمدند كسانی كه باید بیایند و تمام سخن درست و بجاست (یعنی آنچه را كه امام (ع) فرموده صحیح و بجاست). و خداوند داناتر است.


صفحه 391.